فروغ هم به حصر رفت

فروغ فرخزاد شاعر هزاران عاشق ایرانی هم در روز تولدش به حصر رفت.
هشنم دی ماه عاشقان هنر به طرف ارامگاه وی رفتند ولی چه سود او نیزدر محاصره بود. ارامگاه ساکت بود و فروغ به خواب رفته بود. فروغ جان تولدت مبارک


وداع 



مي روم خسته و افسرده و زار
سوي منزلگه ويرانه خويش
بخدا مي برم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه خويش
 
مي برم، تا كه در آن نقطه دور
شستشويش دهم از رنگ گناه
شستشويش دهم از لكه عشق
زينهمه خواهش بيجا و تباه
 
مي برم تا ز تو دورش سازم
ز تو، اي جلوه اميد محال
مي برم زنده بگورش سازم
تا از اين پس نكند ياد وصال
 
ناله مي لرزد، مي رقصد اشك
آه، بگذار كه بگريزم من
از تو، اي چشمه جوشان گناه
شايد آن به كه بپرهيزم من
 
بخدا غنچه شادي بودم
دست عشق آمد و از شاخم چيد
شعله آه شدم، صد افسوس
كه لبم باز بر آن لب نرسيد
 
عاقبت بند سفر پايم بست
مي روم، خنده بلب، خونين دل
مي روم، از دل من دست بدار
اي اميد عبث بي حاصل


به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

1 comment:

  1. ملاها کم آوردند فقط مانده شاهنامه را هم ممنوع بکنند و روی آتش هم ادرار بکنند

    ReplyDelete